یلدای تلویزیون و چند نکته مهم
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۷۶۸۸۸
شبکههای تلویزیونی برخلافِ ادعای رسانههای معاند، رنگارنگی از حضور هنرمندان و اتفاقات یلدایی به آنتن رساندند؛ اما در عین حال خلأها و نقاط ضعفی هم در این کنداکتور به چشم میخورد.
به گزارش تسنیم، شبِ گذشته با وجود همه هجمههای رسانههای معاند بر خالی بودنِ کنداکتور یلدایی تلویزیون، شبکههای سیما تا نیمههای شب برنامه و میهمان و اتفاقات مختلفی برای مخاطبین تدارک دیده بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نکته دوم بحث اجرای مجریانِ تلویزیون بود که خبری از قدیمیهای این حوزه نبود و رقابتِ جالبی میانِ برخی از آنها شکل گرفت؛ مثلاً مصطفی امامی سعی میکرد بهتر از علی عاملهاشمی کمتجربهتر در کنداکتور مناسبتی، باشد. یا علی مشهدی که برای اولین بار به عنوان مجری اصلی در تلویزیون انتخاب میشد دوست داشت از رقیبِ بازیگر خود در شبکه سه، بهتر عمل کند. در عین حال، حضور خانواده شهدا و قرائت دلنوشته دختر شهید خطاب به پدرش هم که اشک همه حضار را درآورد از فرازهای خوب برنامه شب یلدایی «خودمونی» شبکه سه بود.
حضور میهمانان ویژهای همچون مهران غفوریان و ابوالفضل پورعرب بیش از بقیه، شگفتانه رسانه ملّی در بلندترین شبِ سال بود. البته تنوعِ سوژهها و موضوعات برنامههای یلدایی هم امتیازِ دیگری بود که میتوان برای برنامههای یلدایی شبِ گذشته تلویزیون قائل شد. از توجه به فضایِ رادیو با دعوت از گروه «صبح جمعه با شما» یا حمایت از انیمیشنسازان ایرانی با حضورِ کاراکترهای «لوپتو» در برنامههای یلدایی شبکه کودک و شبکه دو سیما و همچنین دعوت از رضا رویگری به عنوان پیشکسوت سینما و تلویزیون که مدتها است در بستری بیماری قرار دارد؛ مصادیقی از طرحریزی اتاق فکرِ برنامههای یلدایی تلویزیون است.
اما خلأ و ضعف در میانِ این برنامههای تلویزیونی به مراتب زیاد است. شاید پررنگترین آن ویدئویی است که در فضایمجازی دست به دست میشود. مربوط به ویژه برنامه «سلام تهران» و شوخی زننده سامان گوران با ابوالفضل پورعرب است. این بازیگر پیشکسوت بعد از این شوخی به مجری برنامه میگوید ایکاش برای دعوت از میهمان قدری تأمل بیشتری داشته باشید؛ ترکیب نفرات اهمیت بسیاری دارد.
ویژه برنامه یلدایی «سلام تهران» و حضور ابوالفضل پورعرب
منظورِ «پورعرب» همان برقراری تناسب میانِ میهمانان است که پیش از این هم بارها دربارهاش نقدهای مختلفی نوشته شد. شاید مصداقِ بارز آن در همین شبکه تلویزیونی (پنج سیما) چالشی باشد که برای بیوک میرزایی در ویژه برنامه نوروزی درنظر گرفته شد و شوخیِ میان او و مهران رجبی باعثِ سوء تفاهمی شد که به نقل از خود این بازیگر، هنوز نسبت به آن اتفاق، مکدر است.
به نظر میرسد هنوز یکی از مشکلات و چالشهای جدّی تلویزیون، انتخاب و دعوت میهمان است. شاید اینجا این سؤال مطرح شود که چرا قبل از دعوتِ میهمان، گرفتنِ گفتوگو و انتخاب چالشها و شوخیها، تعاملات و هماهنگیها در اتاقِ فکر صورت نمیگیرد که مجری (مصطفی امامی) سختی مضاعفی را متحمل شود. شاید اگر سامان گوران در زمانی دیگر روی آنتن میآمد این دلخوری برای ابوالفضل پورعرب پیش نمیآمد و این همه در فضایمجازی درباره این شوخی، صحبت نمیشد. بالأخره اینها برای صداوسیما هزینه است!
اگر از این اشتباه بگذریم؛ با دعوت از یک میهمان در چند شبکه تلویزیونی مواجه میشویم. همین اتفاقی که در کنداکتور یلدا و نوروز ادوارِ قبل هم شاهدش بودهایم. جایی که مثلاً هنرمندی را در چند شبکه میدیدیم. این نکته در شبِ گذشته هم وجود داشت؛ حسین رفیعی در حالی که مجریِ ویژه برنامه «پنج ستاره» شبکه پنج سیما بود به عنوان میهمان در شبکه دو هم حضور داشت.
برنامه «دیدینو» شبکه نسیم
مخاطبی که با کنترلِ تلویزیون، شبکهها را زیر و رو میکرد حتماً به این میهمانان تکراری رسیده است. چرا که رسول نجفیان در ویژه برنامه یلدایی شبکه آیفیلم اجرا میکرد؛ میهمان «دیدینو» شبکه نسیم بود و به شبکه آموزش و یلدایی آنها هم سری زد. حتی ابوالفضل پورعرب قبل از ویژه برنامه یلدایی شبکه پنج، به «خانه جلال» شبکه نسیم رفته بود. بهروز رضوی گوینده و صدایِ خوش رادیو که به حافظ خوانی در تلویزیون معروف است در همه یلداییهای رسانه ملّی دیده میشد که به نظر میرسد تلویزیون میتواند در کنارِ دعوت از پیشکسوتِ بزرگی همچون بهروز رضوی از دیگر حافظ خوانان و یا دوبلورهای خوبِ ما که میتوانند حافظ خوانی کنند برای یلداخوانی دعوت کند.
از طرفی دیگر در برخی شبکهها مثل «نسیم» و «یلدایی شبکه دو» دیده میشد که از مجریانِ خودشان دعوت میکردند و به نوعی برنامههای خودشان را تبلیغ میکردند؛ اینها چه جذابیتی برای مخاطبان در شبِ یلدا دارد؟ به نظر میرسد نیازی نیست همه شبکههای تلویزیونی «یلدا» داشته باشند که اولاً مخاطب سردرگم شود کدام را دنبال کند و ثانیاً برنامهسازان به انتخاب میهمانان تکراری، بدون توجه به موضوع و پُرکردن آنتن روی بیاورند.
به جای آن تصمیمگیرندگان میتوانند در مناسبتهای دیگر چند برنامه را با مجریان و میهمانان قوی انتخاب کنند و به جای آن در شبکههای دیگر فیلم و سریال پخش کنند که جایِ یک سریال یا فیلم جذاب یلدایی در کنداکتورِ شب گذشته خالی بود. تنها اثری که در این میان جذاب است و بارها هم دیده شده، «هندونه شب یلدا» به کارگردانی سعید آقاخانی است.
برنامه «شب روشنی» شبکه یک
شاید این انتقاد همیشگی باز هم به صداوسیما وارد باشد که کمایده بودن، میهمانان تکراری و شتابزدگی در برنامهسازی در کنداکتور یلدایی امسال هم دیده شد. در عینِ حال که برخی از شبکهها سعی کردند کار جدیدتر و فضایِ متفاوتتری ارائه بدهند اما شاید نیاز است خیلی زودتر از چند هفته باقیمانده به یک مناسبتی، سیما دست به کار شود.
در کنار این نقدها، نکتهای که قابل توجه است، ایرانی شدن برنامههای تلویزیون که در اکثر آنها کرسی و المانهای دیگر سفرههای دیرباز ایرانیها در شب یلدا دیده میشد. دعوت از اهالی سالمندان و گزارش از آنها، گفتوگو با خانوادههای شهدا، ارتباط زنده با حرم امام رضا(ع) و اجرای خوبِ فرزاد جمشیدی در ویژه برنامه «باران» شبکه دو و استفاده از خوانندگان جوان و استعدادهای «عصر جدید» در کنداکتور یلدایی تلویزیون، نقاط متمایزی است که در نوع خودش جالب بود.
فضایِ یلدایی کودکانهای که تلویزیون برای مخاطبان شبکه کودک در نظر گرفت اتفاق متفاوتی بود که شاید کمتر در چند سال اخیر شاهدش بودیم. دعوت از ابوالفضل پورعرب و برخی از هنرمندان دیگر در این موقعیت که رسانههای معاند در بوق و کرنا کرده بودند هیچ هنرمندی به تلویزیون نمیرود و با مدیومهای رسانهای جمهوری اسلامی فعالیتی ندارد شاید همین پاسخ عملی باشد بر این دروغپردازیها و صحبتهای صریحی که میهمانان همواره در این برنامههای تلویزیونی داشتند.
کار زیبای شبکه نسیم در پرداختن به حوزه ادبیات و ترویج کتابخوانی را دو برنامه «دیدینو» و «خانه جلال» به خوبی نشان داد.
ویژه برنامه «یلدایی» شبکه سه
در کنار این نقدها و امتیازات، اگر قرار بود سیمرغی به یلدای تلویزیون داده شود شاید میتوانستیم اینطور جوایز را تقسیم کنیم؛ سیمرغ بهترین اجرا و تسلط خوب به بهروز افخمی و یوسفعلی میرشکاک در برنامه «جلال» و مصطفی امامی با تمامِ حواشیِ برنامه «سلام تهران» به طور مشترک داده شود. سیمرغ بهترین برنامه از لحاظ انتخاب میهمان به «شوتبال» شبکه نسیم اختصاص پیدا کند. شاید سیمرغِ محتوایِ خوب در دکور و توجه به خرده فرهنگها و اقوام به برنامه «شب روشنی» شبکه نسیم داده شود.
ویژه برنامه «خانه جلال» شبکه نسیم
ویژه برنامههای شب یلدای ۱۴۰۱ شاید آغاز یک راه در ارتقای فرم و محتوای فرهنگی برنامههایی از این دست باشد. مجریهایی که حالا دیگر میدانند لازم نیست برای دیده شدن با هم رقابت کنند و دائم در حرف همدیگر قرار بگیرند و به این آگاهی رسیدهاند که باید مکمل هم باشند و یکدیگر را با پاسکاری جملات به موقع تکمیل کنند.
توجه به حوزه ادبیات، شاهنامهخوانی و حافظخوانی، استفاده از خوانندگان جوان و نمادهای فرهنگی یلدایی ایرانیان مثل کرسی، حمایت از انیمیشنسازان داخلی و خیلی از اتفاقات دیگر میتواند جزو گامهایی باشد که مدیرانِ جدید صداوسیما در اولین کنداکتور یلداییشان برداشتند و میتوان نویدِ رفتار پختهتر و استانداردتری را در ایام نوروز و رمضان سال ۱۴۰۲ داد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: تلویزیون برنامه های یلدایی ابوالفضل پورعرب یلدایی شبکه ویژه برنامه برنامه ها شبکه نسیم یلدایی شب شب یلدا شبکه ها شبکه دو دیده شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۷۶۸۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشتپرده بازخوانی مرگ نیکا شاکرمی توسط انگلیسیها / چهار نکته درباره یک خودکشی خاص در محله امیر اکرم!
گزارش بیبیسی درباره نیکا شاکرمی نشاندهنده این است که محاسبات و تمرکز شبکههای غربی پس از اوجگیری اعتراضات دانشجویان به نسلکشی در غزه، دچار تزلزل شده است.
سرویس سیاست مشرق - شبکه بیبیسی جهانی بهتازگی گزارشی از کیفیت فوت نیکا شاکرمی، نوجوان جانباخته در اغتشاشات ۱۴۰۱ منتشر کرده و مدعی شده است ماحصل چند ماه کار تیم تحقیقاتی این شبکه است. این سومین بار است که رسانههای ضدایرانی مدعی کشف اسناد محرمانه و اختصاصی درباره نیکا شاکرمی میشوند و تلاش میکنند تا روایت های جدیدی درباره این پرونده خلق کنند.
اولین بار بیست و پنجم شهریور ۱۴۰۲، همزمان با سالگرد فوت مهسا امینی و فراخوان شبکههای ضدانقلاب، یک گروهک هکری موسوم به «عدالت علی»، تلاش کرد با جعل یک سند با عنوان «تجاوز به نیکا شاکرمی» ، اغتشاشات را زنده کند.
جعل این سند بهقدری عجولانه صورت گرفته بود که استانداردهای ابتدایی اسناد ارگانهای مربوطه را رعایت نکرده بود، ایراد اولیه این سند جعلی، در متن ساختگی آن بود که از فونت عربی استفاده و همچنین در تاریخ تنظیم این سند نیز بیدقتی مهمی شده بود.
در حالی که نهم دی ۱۴۰۱ مصادف با روز جمعه بود، عدالت علی در ایجاد این سند، این نکته را رعایت نکرده و تاریخ تنظیم این سند حساس را در یک روز تعطیل تنظیم کرده بود.
اسناد محرمانه انگلیسی درباره چیست؟
پس از عدم استقبال مردمی از فراخوانهای اغتشاش در سالگرد فوت مهسا امینی و بیتوجهی به این سند جعلی، خبرنگاران شبکههای فارسی زبان و اکانتهای سایبری ضدانقلاب، شش ماه بعد در اسفندماه ۱۴۰۲، دوباره این سند را بازنشر و وایرال کردند و دومین تلاش براندازان در داستانسرایی درباره نیکا شاکرمی بیثمر ماند.
طی این سالها گروههای هکری همچون عدالت علی و گروههای وابسته به منافقین چندین بار درباره موضوعات مختلف، داستانهای ساختگی متعددی طراحی کرده و خودسرانه در قالب اسناد جعلی «محرمانه» و «اختصاصی» تنظیم کردهاند.
در بسیاری از این اسناد، گافهای مبتدی متعددی مشاهده شده است. در برخی از آنها، سربرگ سند جعل شده، به وزارت اطلاعات نسبت داده شده است؛ اما به اشتباه امضای فرماندهان سپاه را پای آن درج کردند.
نکته مهم درباره این اسناد این است که طبق استانداردهای دستورالعمل تنظیم این قبیل اسناد، باید برای اسناد طبقهبندی شده، مهر طبقهبندی درج شده باشد. همچنین اسناد خیلی محرمانه نیز باید در گاوصندوق نگهداری شود و نه در سیستمهای متصل به فضای سایبری و یا اینترنتی؛ به همین خاطر اسناد شاید درز پیدا کند اما هک نخواهند شد.
اکنون با گذشت دو ماه، بار دیگر داستانی جدید درباره نیکا شاکرمی طراحی شده و این بار توسط سرویس جهانی بیبیسی در رسانهها منتشر شده است. نکته جالب گزارش بیبیسی آن است که اسناد جعلی و ادعاهای قبلی گروهک هکری عدالت علی را رد میکند و خود از نو روایتی جدید ارائه میدهد!
سرویس جهانی بیبیسی مدعی شده اسناد جدیدی از نیکا شاکرمی به دست آورده و نسبت به گروه عدالت علی فراتر گذاشته و حتی مکالمات مامورانی که شاکرمی را بازداشت کردند را در یک سند جعلی، طراحی و تبدیل به مستند کرده است. در این اسناد جدید بی بی سی فارسی با ادعا و بهانه عدم شناسایی شدن منبع اطلاعاتی مورد ادعای این شبکه، به شکل ناشیانه ای بازسازی کرده است که مشخص است منبع ادعایی حتی آشنایی اولیه با رویه مکاتبات اداری نهادهای انتظامی و امنیتی را ندارد.
در سندهای ادعایی بیبیسی، شماره پرونده سند بهطور ناشیانه حذف شده است که احتمالا به دلیل برداشت مبتدیانه سربرگ از جستجوی ساده اینترنتی است. همچنین فونت عبارت «خیلی محرمانه» که در نقطهچین درج شده، بهصورت دستی تغییر پیدا کرده و با فونت کلمات روبهرو تفاوت دارد. تصویر اول مربوط به اسنادی است که طبق روال عادی، شماره پرونده آن درج شده است؛ اما در تصویر دوم که بیبیسی منتشر کرده، این بخش حذف شده است.
بیبیسی در این گزارش ریز مکالمات مأموران را هم ساخته است و نکته جالبتر آنکه برای اطمینان از درستی آن، مدعی شده از یک افسر سابق به اصطلاح اطلاعاتی ایرانی صحتسنجی کرده است. در این صحتسنجی نیز افسر مورد ادعای بیبیسی برای صحت این ماجرا اطمینان کامل نمیدهد! بااینحال بیبیسی که خود علناً اعلام میکند که نمیتواند بهطور صددرصدی این روایت را تایید کند، اما گزارش را در سطح بینالمللی و در سرویس جهانی این شبکه منتشر کرده و حتی فعل و انفعالات ماموران را تصویرسازی کرده است!
ایراد دیگر این ادعای کذب، روایتسازی درباره «بازداشت اول و فرار نیکا شاکرمی از دست ماموران» است. در این سند پر اشکال که حتی بی بی سی هم حاضر نیست آن را قاطعانه تایید کند، گفته شده نیکا شاکرمی حدود ساعت ۱۹:۳۰ در شُرف بازداشت بوده که موفق میشود از دست ماموران بگریزد. در تشریح گزارش بیبیسی به استناد این سند آمده که در همین بازه زمانی بوده که با دوستانش تماس گرفته و اطلاع داده که تحت تعقیب ماموران است. در ادامه این روایت جعلی آمده نهایتا نیکا شاکرمی حدود ساعت ۲۰:۱۵ بازداشت میشود و در شرایطی قرار میگیرد که دیگر «امکان تماس نداشته و نهایتا به قتل میرسد».
اما این درحالی است که مادر نیکا شاکرمی در مصاحبه با رادیوفردا، رسانه وابسته به سازمان سیا، در سال ۱۴۰۱ گفته بود نیکا حدود ساعت ۲۳:۳۰ با او تماس گرفته و صدای داد و فریاد او و دوستانش در حال فرار را شنیده و این آخرین مکالمه صوتی او با دخترش بوده است!
همچنین در تصاویری که با دستور قضائی از موبایل نیکا شاکرمی پس از مرگش استخراج شده مشخص میشود که مرحوم نیکا شاکرمی در ساعت ۴:۵۷ بامداد ۳۰ شهریور پیامکی با عنوان «تقصیر هیچکس نبود» خطاب به مادرش ارسال کرده است. بعدها پیامهای دیگری از صفحه اینستاگرامی نیکا شاکرمی استخراج شد که نشان میداد او پیش از این قضایا، از یک فروشنده اینترنتی درخواست خرید قرص برنج کرده است.
نکته قابل توجه دیگر این است که بیبیسی به دروغ، ضابط این پرونده را اطلاعات سپاه معرفی کرده و این داستان هالیوودی را بر گردن این سازمان انداخته است.
همچنین در نتیجهگیری این گزارش آمده که جسد نیکا توسط ماموران امنیتی، پس از تعدی در خیابان رها شده است! اما در تصاویر منتشر شده از محل فوت نیکا شاکرمی نشان میدهد که و از ساختمان به پایین پرتاب شده و در حیاط یک ساختمان سقوط کرده است. همچنین هیچ ردی از کشاندن جسد او و انتقالش به این محل وجود ندارد! همچنین در این تصویر بر خلاف ادعای بیبیسی، اثری از ضربات متعدد باتوم به نقاط مختلف بدن او نیست.
چرا کیس نیکا در سرویسهای اطلاعاتی غربی نمیسوزد؟
اینکه چرا برای اقدام رسانهای علیه ایران به سراغ نیکا شاکرمی رفتند، پاسخ جالبی دارد، ماجرای خودکشی نیکا شاکرمی در محله امیراکرم پتانسیلهای خاصی را برای روایتسازی چندباره معاندین و شبکههای ضدایرانی داشت.
اگر حوادث ۱۴۰۱ را مرور کنیم، ماجرای نیکا شاکرمی پس از دو عملیاتروانی درباره حدیث نجفی و سارینا اسماعیلزاده رخ داده بود که روایتسازی شاکرمی از دو مورد قبلی در شبکههای اجتماعی موفقتر بود. دلیل این موفقیت نیز تا حدودی وابسته به مرگ مجهول و مشکوک این دختر نوجوان بود و بخش قابل توجه دیگر آن نیز مدیون ارتباطگیری و همکاری خانواده شاکرمی با شبکههای ضدانقلاب بوده است.
خط عملیات روانی نیکا شاکرمی نیز در سال ۱۴۰۱ از طریق تماس یکی از اعضای خانواده با کانال ارتباطی خاص در برلین صورت گرفته و این خانواده را به رسانههای ضد انقلاب وصل کرده بود.
داستان سارینا اسماعیلزاده و نیکا شاکرمی در سال ۱۴۰۱ یک سناریو تکراری و کپیبرداری شده از ماجرای ترانه موسوی و عاطفه امام در فتنه سال ۸۸ بود. ماجرای دو کشتهسازی سال ۸۸ نیز توسط دو روزنامهنگار در خارج از کشور صورت گرفته بود که ادعا کرده بودند که دختری با نام ترانه موسوی در اغتشاشات دستگیر شده و بدنش به آتش کشیده شده است!
البته این دو خبرنگار چندی بعد با انتشار یک بیانیه اعتراف کردند که این داستانها ساختگی بوده است. گزارش نیکا شاکرمی نیز توسط دو خبرنگار به نام آیدا میلر و برترام هیل تهیه شده که نکته قابل تامل این است که صفحه توئیتری آیدا میلر در آستانه انتشار این خبر تاسیس شده و در همین ایام فعالیت در شبکههای اجتماعی را آغاز کرده است. همچنین هیچ گزارش دیگری از این خبرنگار در گذشته و در سایت بیبیسی وجود ندارد.
با توصیف نکات فوق، بیان و درک چهار نکته درباره عملیات روانی جدید بریتانیاییها ضروری است:
۱- خبر تولیدشده توسط بیبیسی مشابه خبر ایجادشده توسط رویترز در آبان ۹۸ (روایت کذب درباره قتل سارینا اسماعیلزاده) بر پایه هر چه دروغ بزرگتر، باورپذیرتر، درست شده است.
۲- این گزارش آنقدر با عجله تنظیم شده که تهیهکنندگان فراموش کردهاند نام نیکا شاکرمی را در سربرگهای ادعایی وارد کنند و جزییات بدیهی را در روایت خود در نظر بگیرند. برخلاف ادعای بی بی سی مبنی بر تحقیقات چند ماهه، گزارش فوق بسیار عجولانه و به دلیل یک نیاز فوری در حوزه عملیات روانی ضد ایران تنظیم شده است.
۳- پس از شکست های متوالی در منطقه، دشمن دچار اختلال ادراکی شده و با داستانسرایی در حال جبران شکست سنگین است. جبران این اقدام برعهده انگلیسیها افتاده است.
4- تحریک ذهن سیال، پویا و حساس نوجوانان و جوانان کمتجربه در مدارس و نیز تعدادی عناصر فعال در دانشگاه پشت پرده اصلی تحرکاتی است که انگلیسیها مدیریت آن را برعهده گرفتهاند، در روزهای اخیر گروهک کانون صنفی معلمان و شورای غیرقانونی هماهنگی تشکلهای صنفی از آب گلآلود شده ماهیگیری کرده و با تحریک دانش آموزان سعی دارند آنها را به خیابان بکشند!